این بنا هم در همون محوطه ای که بقیه آثار نیاسر قرار دارن واقع شده. قدمت این بنا به حدود 2000 سال پیش برمیگرده. کاربردهای مختلفی برای چارتاقی گفته شده و مهم ترینش اینه که این اثر آتشکده ای مربوط به دوره اردشیر ساسانی بوده
کاربرد جالب دیگه ای که برای این اثر کشف شده، محاسبات تقویمی بوده. این بنا طوری ساخته شده که طلوع و غروب خورشید در ابتدا و وسط هر فصل از یکی از روزنه های اون دیده میشه
غار رئیس نیاسر در همون محوطه آبشار قرار گرفته. طبق تحقیقات انجام شده این غار قدمتی چند هزار ساله داره و به دوره اشکانی برمیگرده. کاملا توسط انسان ساخته شده و در واقع معبدی بوده برای پیروان آیین میترا، خدای ایران باستان. وارد غار که میشیم اولین چیزی که متوجه میشیم تنگ بودن راهروهاست. هرچی هم که جلوتر میریم مسیر تنگ تر و تنگ تر میشه طوری که به زحمت به اندازه یه نفر فضا وجود داره.
محتشم کاشانی از شاعران دوره صفویه بوده و بیشتر بخاطر شعر عالی و بینظرش درمورد واقعه کربلا معروف شده.
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ..."
صبح روز دوم سفرمون به کاشان سری به بازار تاریخی این شهر زدیم. بازار کاشان مکانی زنده و پر جنب و جوشه که هرچند از کالاهای روز هرچی بخواین توش پیدا میشه اما معماری و ظاهر سنتی خودش رو حفظ کرده و همین تضاد بین سنت و تجدد گشت و گذار توی بازار رو خوشایند می کنه.
همین حالت توی بعضی از کوچه های قدیمی مخصوصا توی مرکز تاریخی شهر وجود داره. جایی که توی کوچه های تنگ و کاهگلی دیدن طاق هایی که وجود داره و همینطور درب های قدیمی چوبی این حس رو به آدم دست میده که داره توی تاریخ راه میره. و جالب اینکه این خونه ها متروکه و جزء آثار باستانی نشدند و هنوز هم توی اونها زندگی به روال عادی جریان داره.
اولین روزی که به گشت و گذار در کاشان مشغول بودیم به شب رسید و برای نماز مغرب به مسجد آقابزرگ اومدیم. این مسجد انصافا اگه نگیم زیباترین و باعظمت ترین بنای مذهبی شهر کاشان که قطعا یکی از بهترین هاست.