سر راه برگشت از باغ فین به مرکز شهر نماز ظهر رو توی امامزاده ای معروف به شاهزاده ابراهیم خوندیم. این امامزاده یکی از ده ها امامزاده کاشان و صدها امامزاده موجود در اقصی نقاط ایران هست که همیشه این سوال رو به ذهن میاره که این همه امامزاده توی ایران چیکار میکنن. خوشبختانه نماز ظهر فردای اون روز توی امامزاده دیگه ای به نام هارون ابن موسی (معروف به پنجه شاه) پاسخ رو گرفتیم. کنار ضریح این امامزاده نوشته ای بود که یه جریان تاریخی رو تعریف می کرد. خلاصه ماجرا این بود : "وقتی مامون عباسی، امام رضا رو به مشهد احضار می کنه و ایشون به این سفر می رن، بعد از مدتی خبر به مدینه می رسه که ایشون ولیعهد شدند. به همین دلیل موجی توی خاندانشون (طایفه بنی هاشم) به پا میشه و دسته های بزرگی از فرزندان و نوادگان امام علی (که طی حدود 200 سال تا زمان امام رضا تعدادشون به هزاران نفر میرسیده) به راه میفتن تا دنبال امام رضا به مشهد بیان. این کاروان به مرکز ایران میرسه که خبر میرسه امام رضا توسط مامون کشته شده. از طرف حکومت فرمان میرسه که سادات و علوی ها را هرجا پیدا کردن دستگیر کنند و به قتل برسونن. به همین دلیل کاروان از هم میپاشه. عده ای با ما موران درگیر می شن. عده ای به شهرها و مناطق مختلف ایران فرار می کنن که بعضی شناسایی و دستگیر میشن و به قتل میرسن و تعدادی هم مخفیانه به زندگی ادامه میدن تا فوت میکنن. "

به علاوه تعداد خیلی خیلی کمی از امامزاده های ایران فرزند مستقیم امام ها هستند، مثلا حضرت معصومه در قم. و تقریبا همه امامزاده ها از نوادگان امام ها و سادات بزرگواری بودن که بعضا کراماتی هم ازشون مشاهده شده